شعرهای عاشقانه

شعر عاشقانه،متن عاشقانه،جملات عاشقانه،اس ام اس عاشقانه

شعرهای عاشقانه

شعر عاشقانه،متن عاشقانه،جملات عاشقانه،اس ام اس عاشقانه

خیانت...

http://s5.picofile.com/file/8148473300/71071896072922554260.jpg
خـــُدایـــــا
به تو میسپارمش
امّا یه خواهشــــی ازت دارَم
یه روزی
یه جایی
بغل یه غریبه
"مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش
خیـــــــــــــــــــانت تنها این نیست
کــــــــــــه شبرا با دیگری بگذرانی
خیانـــــــــــــــــت میتواند دروغ دوست داشتن باشد 
خیانـــــــــــــــــت تنها این نیست که در خفا دستت را در دست دیگری بگذاری

خیانـــــــــــــــــت 
میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومـــــــــــی باشد

جدایی...

http://s5.picofile.com/file/8148467576/I3EWRN.jpg

وقتی یه روز دیدی خودت اینجایی و دلت یه جای دیگه …


بدون که کار از کار گذشته و تو عاشق شدی

طوری میشه که قلبت فقط و فقط واسه عشق می تپه ،

چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن

همه چی با یک نگاه شروع میشه

این نگاه مثل نگاهای دیگه نیست ، یه چیزی داره که اونای دیگه ندارن ...

محو زیبایی نگاهش میشی ، تا ابد تصویر نگاهش رو توی قلبت حبس می کنی ،

نه اصلا می زاریش توی یه صندوق ، درش رو

هم قفل می کنی تا کسی بهش دست نزنه.

حتی وقتی با عشقت روی یه سکو می شینی و واسه ساعتهای

متمادی باهاش حرفی نمی زنی ، وقتی ازش دور میشی احساس

می کنی قشنگترین گفتگوی عمرت رو با کسی داری از دست میدی.

می بینی کار دل رو؟

شب می آی که بخوابی مگه فکرش می زاره؟! خلاصه بعد یه جنگ و

جدال طولانی با خودت چشات رو رو هم می زاری ولی همش از خواب میپری ...

از چیزی میترسی ...

صبح که از خواب بیدار میشی نه می تونی چیزی بخوری نه می تونی

 کاری انجام بدی ، فقط و فقط اونه که توی فکر و ذهنت قدم می زنه

به خودت می گی ای بابا از درس و زندگی افتادم ! آخه من چمه ؟

راه می افتی تو کوچه و خیابون هر جا که میری هرچی که می بینی

فقط اونه ، گویا که همه چی از بین رفته و فقط اون مونده

طوری بهش عادت می کنی که اگه فقط یه روز نبینیش دنیا به آخر میرسه

وقتی با اونی مثل اینکه تو آسمونا سیر می کنی

وقتی بهت نگاه می کنه گویا همه دنیا رو بهت میدن

گرچه عشق نه حرفی می زنه و نه نگاهی می کنه !

آخه خاصیت عشق همینه آدم رو عاشق می کنه و بعد ولش می کنه به امون خدا...

وقتی باهاته همش سرش پائینه

تو دلت می گی تورو خدا فقط یه بار نیگام کن آخه

 دلم واسه اون چشای قشنگت یه ذره شده

دیگه از آن خودت نیستی

بدجوری بهش عادت کردی ! مگه نه ؟ یه روزی بهت میگه که می خواد ببینتت

سراز پا نمی شناسی حتی نمیدونی چی کار کنی ...

فقط دلت شور میزنه آخه شب قبل خواب اونو دیدی...

خواب دیدی که همش از دستت فرار میکنه ...

هیچوقت براش گل رز قرمز نگرفتی ...چون بهت گفته بود همش دروغه

 تو هم نخواستی فکر کنه تو دروغ میگی آخه از دروغ متنفره ...

وقتی اون رو می بینی با لبخند بهش میگی

 خیلی خوشحالی که امروز میبینیش ...

ولی اون ...

سرش رو بلند می کنه و تو چشات زل میزنه و بهت میگه

اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم کنی !

دنیا رو سرت خراب میشه

همه چی رو ازت می گیرن همه خوشبختیهای دنیا رو

بهش می گی من … من … من

از جاش بلند میشه و خیلی آروم دستت رو میبوسه میذاره رو قلبش

 و بهت میگه خیلی دوستت دارم وبرای همیشه ترکت می کنه

دیگه قلبت نمی تپه دیگه خون تو رگات جاری نمیشه

یه هویی صدای شکستن چیزی می آد

دلت می شکنه و تکه های شکستش روی زمین میریزه

دلت میخواد گریه کنی ولی یادت می افته بهش قول داده بودی که هیچوقت

به خاطر اون گریه نمیکنی چون میگفت اگه یه قطره

 اشک از چشمای تو بیاد من خودم رو نمیبخشم ...

دلت میخواد بهش بگی چقدر بی رحمی که گریه رو

 ازم گرفتی ولی اصلا هیچ صدایی از گلوت در نمیاد

بهت میگه فهمیدی چی گفتم ؟با سر بهش میگی آره!...

وقتی ازش میپرسی چرا؟؟؟میگه چون دوستت دارم!

انگشتری رو که تو دستته در میاری آخه خیلی اونو دوست داره بهش میگی مال تو ...

ازت میگیره ولی دوباره تو انگشتت میکنه ...میگه فقط تو دست تو قشنگه...

بعد دستت رو محکم فشار میده و تو چشمات نگاه میکنه و...

بعد اون روز دیگه دلت نمیخواد چشمات رو باز نمی کنی

آخه اگه بازشون کنی باید دنیای بدون اون رو ببینی

تو دنیای بدون اون رو می خوای چی کار ؟

و برای همیشه یه دل شکسته باقی می مونی

دل شکسته ای که تنها چاره دردش تویی...

روحش شاد و یادش گرامی...

http://s5.picofile.com/file/8148465142/Together.jpg

سلام دوستان محرم93 هستیم و حدودأ یک ماه میشه از سالگرد دوست عزیزم "امین قدم خیری" گذشته... سالی که گذشت سال دردناکی واسم بود

و الانم میخوام با امین همینجا دردل کنم.
سلام داداشی
میدونی امشب شب محرمه یاد تو افتادم..آره داداشی مگه میشه فراموشت کرده باشم؟؟
درسته چند وقتی از سالگردت گذشته اما بازم نتونستم تورو از ذهنم بیرون کنم و چه جایی بهتر از اینجا که باهات در دل کنم؟
یادته سرکلاس صدای موتور در میاوری همه رو میخندوندی تا کلاس شاد باشه؟دلم واسه اون شیرین کاریات تنگ شده...
یادت میاد تو اتوبوس هروقت من تنها بودم دوستاتو ول میکردی میومدی پیشم میشستی؟
یادته یه سری اراذل اوباش از دوستات میخواستن باهام دعوا کنن؟ یادته به جز دوستام محمد و سام تو از اونا جدا شدی و اومدی پشت من وایسادی؟
همونایی که میخواستن دعوا کنن طوری که همشون الان باهام صمیمی شدن فهمیدم همش کار تو بود تو بودی که دشمنی رو با دوستی تموم کردی
روزی بود که معنی رفاقت رو ازت یاد گرفتم!
یادته یه شب از دانشگاه تا ترمینال تو بارون قدم زنون باهم دردل میکردیم؟اون شب بهترین شب بارونی زندگیم بود...
راستی آبجی حنا رو یادته چقدر دوست داشت؟ از وقتی که تنهاش گذاشتی دیگه ندیدمش ولی میدونم الان بخاطر تو دیگه از زندگی افتاده...
راستی یادته دوتایی با هم ادیبان چت رو راه انداختیم؟ خواستم بگم اون هدفی که داشتیم رو بهش رسوندم کاربران جدید و آمار بالا و کاربران با شخصیت..
یادته برای معرفی ادیبان چت داخل دانشگاه چقدر تبلیغات کردیم؟
آره داداش من همه اون روزا رو یادمه و الان اگه دارم گریه میکنم گونه های خیسم تنها کاریه که واست میتونم بکنم
امیدوارم اگه خوبی بدی دیدی حلال کنی
داداشی ببخشید که سر خاکت نتونستم بیام ولی قول میدم اگه یه روز سرخاکت که اومدم قبرتو محکم بغل کنم دل سیر گریه کنم
قول میدم هیچوقت فراموشت نکنم
اصن منم میخوام بیام پیشت نظرت چیه؟
دعا کن خدا منم با دست پر بیاره پیشت..
نه اینکه بگم بد باشن نه! راستش امتحان دادن اینجا سخته همیشه خوب بودن گاهی وقتها به ضرر آدما تموم میشه...
بعد از رفتنت معنی خوب بودن رو فهمیدم
یعنی گاهی وقتها آدما جاشون که خالی میشه وقتش میرسه که بفهمی اون طرف چقدر خوب بوده...
یکی مثل تو ...
 سومین دوست صمیمیم بودی که از دستش دادم ولی از تو درسهای خوبی گرفتم "رفاقت"
دیگه حرفی واسه گفتن ندارم
دادااااااااااش گونه های خیسم فدای رفاقتت
خدانگهدار...

حجاب....

http://s5.picofile.com/file/8148462642/IMG13122073.jpg

خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود وبه محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند... دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!

http://s5.picofile.com/file/8148462818/simvR2_535.jpg

دلم گرفته...

http://s5.picofile.com/file/8148297792/_6233_.jpg


دلم گرفته و متنفرم


از آدم هایی که

میخوان مال اونا باشی

اما خودشون مال تو نیستن
...

اشک های عاشقانه..


http://s5.picofile.com/file/8148291800/_734_.jpg

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک


میریزه یعنی واقعا دوسش داره...


اما وقتی یه پسر بخاطر یه دختر

اشک بریزه یعنی دیگه هیــچــوقت

نمـــیتونه کسیو مثه اون دوست داشــــــــته باشـــــــــــه..

مشت های پوچ...

http://s5.picofile.com/file/8148290084/_763_.jpg

ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ....


ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ''ﮔﻞ '' ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ !!!

ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ !

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ

ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ....

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ

ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ !

ﺩﺳﺘﺸﻮﺑﺎﺯﮐﺮﺩ


'' ﭘﻮﭺ '' ﺑﻮﺩ !!


ﺍﺷﮑﻢ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ !

ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﻤﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ...


ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ ﭘﻮﭺ ﺑﻮﺩ ...